کد مطلب:1077 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:323

صـیغه خــریـد و فـروش
صـیغه خــریـد و فـروش

مسأله 2104 ـ در خرید و فروش لازم نیست صیغه عربی بخوانند، مثلاً اگر فروشنده به فارسی بگوید این مال را در عوض این پول فروختم و مشتری بگوید قبول كردم معامله صحیح است، ولی خریدار و فروشنده باید قصد انشاء داشته باشند یعنی به گفتن این دو جمله مقصودشان خرید وفروش باشد.



مسأله 2105 ـ اگر در موقع معامله صیغه نخوانند، ولی فروشنده در مقابل مالی كه از خریدار می گیرد، مال خود را ملك او كند و او بگیرد معامله صحیح است و هر دو مالك می شوند.







خــریـد و فــروش میــوه ها

مسأله 2106 ـ فروش میوه ای كه گل آن ریخته و دانه بسته، پیش از چیدن صحیح است و نیز فروختن غوره بر درخت اشكال ندارد.



مسأله 2107 ـ اگربخواهند میوه ای را كه بر درخت است، پیش از آنكه دانه ببندد و گلش بریزد بفروشند، می توانند چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها را با آن بفروشند، یا با مشتری شرط كنند كه میوه را پیش از دانه بستن بچیند، یا میوه بیشتر از یك سال رابه او بفروشند و بدون چیزهائی كه ذكر شد معامله صحیح است بنابر اقوی ولی كراهت دارد و اگر میوه اصلاً بوجود نیامده معامله باطل است مگر آنكه با ضمیمه ویا دو ساله بفروشند كه در این دو صورت صحیح است.



مسأله 2108 ـ اگر خرمائی را كه زرد یا سرخ شده، بر درخت بفروشند اشكال ندارد، ولی نباید عوض آنرا خرما بگیرند، اما اگر كسی یك درخت خرما در خانه یا باغ كس دیگر داشته باشد، در صورتی كه مقدار آنرا تخمین بزنند، و صاحب درخت آنرا به صاحب خانه یا باغ بفروشد و عوض آن خرمابگیرد، چنانچه خرمائی راكه می گیرد كمتر یا زیادتر از مقداری كه تخمین زده اند نباشد اشكال ندارد.



مسأله 2109 ـ فروختن خیار و بادمجان و سبزیها و مانند اینها كه سالی چند مرتبه چیده می شود، در صورتی كه ظاهر و نمایان شده باشد و معین كنند كه مشتری در سال چند دفعه آنرا بچیند اشكال ندارد.



مسأله 2110 ـ اگر خوشه گندم و جو را بعد از آنكه دانه بسته، به چیز دیگری غیر گندم و جو بفروشند اشكال ندارد.







نــقد و نسیــه

مسأله 2111 ـ اگر جنسی را نقد بفروشند، خریدار و فروشنده بعد از معامله می توانند جنس و پول را از یكدیگر مطالبه نموده و تحویل بگیرند و تحویل دادن خانه و زمین و مانند اینها به این است كه آنرا در اختیار خریدار بگذارند كه بتواند در آن تصرف كند، و تحویل دادن فرش و لباس و مانند اینها به این است كه آنرا طوری در اختیار خریدار بگذارند كه اگر بخواهد آنرا بجای دیگر ببرد فروشنده جلوگیری نكند.



مسأله 2112 ـ در معامله نسیه باید مدت معلوم باشد، پس اگر تعیین مدت نشود معامله باطل است و اما اگر جنسی را بفروشد كه سر خرمن پول آنرا بگیرد، معامله باطل است بنابر احتیاط واجب بلكه بطلان خالی از قوت نیست.



مسأله 2113 ـ اگر جنسی را نسیه بفروشد، پیش از تمام شدن مدتی كه قرار گذاشته اند، نمی تواند عوض آنرا از خریدار مطالبه نماید، ولی اگر خریدار بمیرد و از خودش مال داشته باشد، فروشنده می تواند پیش از تمام شدن مدت، طلبی را كه دارد از ورثه او مطالبه نماید.



مسأله 2114 ـ اگر جنسی را نسیه بفروشد، بعد از تمام شدن مدتی كه قرار گذاشته اند، می تواند عوض آنرا از خریدار مطالبه نماید، ولی اگر خریدار نتواند بپردازد، باید او را مهلت دهد.



مسأله 2115 ـ اگر به كسی كه قیمت جنس را نمی داند، مقداری نسیه بدهد و قیمت آنرا به او نگوید، معامله باطل است. ولی اگر به كسی كه قیمت نقدی جنس را می داند نسیه بدهد و گرانتر حساب كند، مثلاً بگوید جنسی را كه به تو نسیه می دهم، تومانی یك ریال از قیمتی كه نقد می فروشم گرانتر حساب می كنم و او قبول كند اشكال ندارد.



مسأله 2116 ـ كسی كه جنسی را نسیه فروخته و برای گرفتن پول آن مدتی قرار داده، اگر مثلاً بعد از گذشتن نصف مدت، مقداری از طلب خود را كم كند، و بقیه را نقد بگیرد اشكال ندارد.



معــامله سـلف

مسأله 2117 ـ معامله سلف آنست كه مشتری پول را بدهد كه بعد از مدتی جنس را تحویل بگیرد و اگر بگوید این پول را می دهم كه مثلاً بعد از شش ماه فلان جنس را بگیرم و فروشنده بگوید قبول كردم، یا فروشنده پول را بگیرد و بگوید فلان جنس را فروختم كه بعد از شش ماه تحویل بدهم معامله صحیح است.



مسأله 2118 ـ اگر پولی كه از طلا و نقره است سلف بفروشد و عوض آنرا پولی كه از طلا و نقره است بگیرد معامله باطل است. ولی اگر جنسی را سلف بفروشد و عوض آنرا جنس دیگر یا پول بگیرد معامله صحیح است و احتیاط مستحب آنست در عوض جنسی كه می فروشد پول بگیرد و جنس دیگر نگیرد.



شــرائط مــعامله سـلف

مسأله 2119 ـ معامله سلف شش شرط دارد:



اول ـ خصوصیاتی را كه قیمت جنس به واسطه آنها فرق می كند معین نمایند.



دوم ـ حسب اجماع علماء پیش از آنكه خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد، یا به مقدار پول آن از فروشنده طلبكار باشد و موقع پرداخت آن رسیده باشد و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب كند و او قبول نماید اگر چه این صورت خالی از اشكال نیست و احتیاط مستحبی ترك آنست. و چنانچه مقداری از قیمت آنرا بدهد، اگر چه معامله به آن مقدار صحیح است، ولی فروشنده می تواند معامله همان مقدار را بهم بزند.



ســوم ـ مدت را كاملاً معین كنند، و اگر مثلاً بگوید تا اول خرمن جنس را تحویل می دهم چون مدت كاملاً معلوم نشده معامله باطل است.



چهارم ـ وقتی را برای تحویل جنس معین كنند كه در آن وقت جنس به قدری كمیاب نباشد كه فروشنده نتواند آنرا تحویل دهد.



پنجـم ـ جای تحویل جنس را معین نمایند بنابر احتیاط واجب، ولی اگر از حرفهای آنان جای آن معلوم باشد، لازم نیست اسم آنجا را ببرند.



شــشم ـ وزن یا پیمانه آنرا معین كنند و جنسی را هم كه معمولاً با دیدن معامله می كنند اگر سلف بفروشند اشكال ندارد، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو، و تخم مرغ تفاوت افراد آن به قدری كم باشد كه مردم به آن اهمیت ندهند.







احــكام معــامله ســلف

مسأله 2120 ـ بنابر احتیاط واجب انسان نمی تواند جنسی را كه سلف خریده پیش از تمام شدن مدت بفروشد و بعد از تمام شدن مدت، اگر چه آنرا تحویل نگرفته باشد، فروختن آن اشكال ندارد. ولی فروختن غله مانند گندم و جو پیش از تحویل گرفتن آن مكروه است.



مسأله 2121 ـ در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را كه قرارداد كرده بدهد، مشتری باید قبول كند و نیز اگر بهتر از آنچه قرار گذاشته بدهد، و طوری باشد كه از همان جنس حساب شود، مشتری باید قبول نماید.



مسأله 2122 ـ اگر جنسی را كه فروشنده می دهد، پست تر از جنسی باشد كه قرارداد كرده، مشتری می تواند قبول نكند.



مسأله 2123 ـ اگر فروشنده بجای جنسی كه قرارداد كرده، جنس دیگری بدهد، در صورتی كه مشتری راضی شود، اشكال ندارد.



مسأله 2124 ـ اگر جنسی را كه سلف فروخته در موقعی كه باید آنرا تحویل دهد نایاب شود و نتواند آنرا تهیه كند، مشتری می تواند صبر كند تا تهیه نماید، یا معامله را بهم بزند و چیزی را كه داده پس بگیرد.



مسأله 2125 ـ اگر جنسی را بفروشد و قرار بگذارد كه بعد از مدتی تحویل دهد و پول آنرا هم بعد از مدتی بگیرد، معامله باطل است.







فـروش طلا و نقـره به طلا و نقـره

مسأله 2126 ـ اگر طلا را به طلا یا نقره را به نقره بفروشند، سكه دار باشند یا بی سكه، در صورتی كه وزن یكی از آنها زیادتر از دیگری باشد، معامله حرام و باطل است.



مسأله 2127 ـ اگر طلا را به نقره، یا نقره را به طلا بفروشند، معامله صحیح است و لازم نیست وزن آنها مساوی باشد.



مسأله 2128 ـ اگر طلا یا نقره را به طلا یا نقره بفروشند، باید فروشنده و خریدار پیش از آنكه از یكدیگر جدا شوند، جنس و عوض آنرا به یكدیگر تحویل دهند، و اگر هیچ مقداری از چیزی را كه قرار گذاشته اند تحویل ندهند، معامله باطل است.



مسأله 2129 ـ اگر فروشنده یا خریدار تمام چیزی را كه قرار گذاشته تحویل دهد و دیگری مقداری از آنرا تحویل دهد و از یكدیگر جدا شوند، اگر چه معامله به آن مقدار صحیح است، ولی كسی كه تمام مال به دست او نرسیده می تواند معامله را بهم بزند.



مسأله 2130 ـ اگر خاك نقره معدن را به نقره خالص، و خاك طلای معدن را به طلای خالص بفروشند، معامله باطل است، ولی فروختن خاك نقره به طلا و خاك طلا به نقره اشكال ندارد.